تقدیم به عزیزتر از جونم خزان m ثانيه ها چه زود ميگذرن بدون اينکه کسي بهم فرصت دوست داشتن بده و يا دوست داشته شدن.

ثانيه ها چه بي رحم ميگذرن و من کم کم پير ميشم نه اينکه صورتم چين بيافته که دلم آروم آروم مي پوسه.

دلم غصه دار تويه.غصه دار تو که با تموم وجودم دوست دارم و با تموم غرورت منو تنها ميذاري و ميگذري.

چقدر با تو از غصه هام بگم؟از دلتنگي هايي که دوره ام کردن و امون دلم و بريدن.از خيالاتي که دست از سرم برنميدارن و از دلي که براي رها شدن از اين توهم رنج آور به هر دري که ميزنه بسته ميشه.

دلم مثل اون ماهي که روخاک افتاده وداره جون ميده ولي نميميره شده.جون کندن سخته براش ولي دلش رو به هر کس و ناکس خوش نميکنه که تنها بودن و جون کندن بهتر از دل سپردن به کسيه که دل رو از گل تشخيص نميتونه بده.

ولم کردي و ازم گذشتي واسه هميشه.رفتي وتنهام گذاشتي تا هميشه زندگيم اينجوري تيره و تار باشه.

تو ميتونستي بموني و اونچنان آرامشم بدي که ذره اي از اين شوره زار بي انتهاي تنهايي و غربت تو دلم نمونه.

خسته ام.تو خستگيمو ميدوني و ميشناسي تو رو بعد از مدتها انتظار پيدا کردم.حالا ازم نخواه که به اين آسوني فراموشت کنم و ازياد ببرم خاطرات باتو بودنو.

بيا بذاريم تا بين دلامون پلي باشه از نور و يکرنگي.بيا اجازه بديم درددلهامون از اين پل عبور کنن وتو آغوش دلداري هم آروم بگيرن.

آسونه.آسوتر از اونچه که فکرشو کني.کافيه بخواهي ميدونم که دوستم داري دوست داشتنتو به عمل نزديک کن.

گفتم من اونقدر که تونستم کمکت کردم گفتي لطف کردي.يادم رفت بگم حالا تو هم لطفي کن و غصه ام نده.دردهام فراوونه و تو رو تنها ناجي خودم ميشناسم.دستمو بگير بذار از اين هزارتوي پيچاپيچ تنهايي و غصه و دلتنگي رها شم.

کمکم کن...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

قديما اينجوري نبودم.ولي الان نميدونم چرا اينقد زود دلتنگ ميشم.

نمي دونم چرا اينقد زود دلم برات تنگ مي شه.تو که از جون هم به من نزديک تري.

تو که تو نفس هام نفس مي کشي.تو که از چشم من دنيا رو نگاه مي کني.

تويي که از آبي ترين آسمونها عروج کردي تا بودنت رو، ارزوني تنهاييم کني.

تويي که منو از تاريک ترين اعماق اين درياي هميشه طوفاني، تا حقيقت شيرين نور و گرما بالا آوردي.

و بعد اومدنت، هميشه دريا آرامه و ساکت.

نه غرش موجي و نه بيقراري قايقي بر روي آب واسه رسيدن به ساحل.

که تو خودت ساحلي هستي بي پايان.دورادور اين بيکرانه تلاطم هاي گاه و بيگاه و زورق سرگردونيهامو ، از اسارت جوش و خروش هاي سر به هوا نجات دادي.

نمي شه درک کرد نمي شه فهميد ، راز اين دلتنگي رو.

اين روزها اگه بغضي ترک مي خوره.اگه غمي جديد زائيده مي شه.اگه آهي از تارهاي داغديده ي سازم بلند ميشه.

بدون همه براي تويه.

واسه تويي که نمي دونم روزي خواهي رسيد که چشامو رو با رد نگاهت، متبرک کني.

و من چشم انتظار اون لحظه، هر وقت که بارون بباره، صدات مي زنم.

نه با نواي زبون.که با نواي دل.چرا که تو درون مني.و ديگه نيازي به آوا و کلام نيست...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

امروز که اون کنارم نيست و من تو حسرت از دست دادنش هستم.

دلتنگتر از هميشه روزهايم غرق تو سکوت نبودنيه که بودنش تموم معناي زندگيم بود,حالا همه چيز واسم معناي ديگه اي داره حالا که اون نيست.

شايد مقصر من بودم همه بهم ميگن خودت خراب کردي ولي باور کنيد اگه منم خراب کرده باشم مقصر نيستم.

نه اينکه فکر کنيد دارم خودمو تبرعه ميکنم.نه.خب کسي بهم ساختن و يادم نداد.هرچي بهم ياد دادن ويرون کردن بود.

حالا گاهي حسرت به دل واژه اي مي مونم که به لب مي آوردي و ياغرق تو تمناي نگاهت حالا همه چيز تنها معنايي از انتظار داره.

حالا تازه مي فهمم چقد و واقعا چقد وابستگي مفهوم غريبيه و دوست داشتن گاهي چقدر جانفرسا ميشه.

حالا گاهي به لحظه لحظه ي بودنت ميبالم به تک تک واژه هاي عاشقونه اي که سروديم به تک تک لحظه هاي با هم بودنمون به تک تک قدم هامون تو کوچه پس کوچه هاي خاطره هامون.

حالا افتخار ميکنم به تموم اون نيمکت هايي که با صلابت خاطره روزهاي خوش عاشقيمون رو بر دوش مي کشن به تک تک اون روزها به تمومي اون شبها.

حالا که نيستي بيشتر از هر زمان دوستت دارم و بيشتر از هر زمان تو خيال دوست داشتنت هستم.

اين روزا ثانيه ثانيه ي بودنت در برابر چشام پرسه مي زنه و من صبورانه بغض سنگيني از تنهايي رو تو خودم فرو ميبرم و سراپا در انتظار ديدنت ميشينم...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

تنها تو کسي هستي که منو فراموش نکردي.

همه فراموشم کردن همه رفتن فقط تو موندي تنها تو.

تنها تو به حرفام گوش مي دي.

برات از چه بگم؟

از بي وفايي روزگار يا از دل کوچيک تنهام؟

هرچند ميدونم تو هم ميري و من ميمونم و يه دنيا تنهايي.

تا کي انتظار تا کي. تا به کي منتظر موندن و نوشتن تا بياي؟

شايد من اشتباه مي کنم.

دوست دارم وقت رفتن خبرم کني.

تا براي آخرين بار تو بغلت گم شم.

تا واسه آخرين بار دستاي گرم و پر مهرت رو با تموم وجودم تو دستام حس کنم و با تمام احساس لمست کنم.

برو.

ولي کمي فکر اين غريبه کوچک باش...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

هميشه هروقت دلتنگت ميشم ، ميشينم يه گوشه و اشک ميريزم.

اون لحظه آرزو ميکنم که باشي تو کنارم بشيني به روي پاهام و آهسته تو گوشم بگي دوستت دارم.

کاش بياد اون روز ، کاش تبديل شه به حقيقت اين آرزو ، تا لبخند عاشقي رو لبام بشينه ، تا کي دلم تو غم دوريت، به انتظار بشينه.

ببين خورشيدو.داره غروب ميکنه.نميدونم ميدوني اينجا که نشستم چقد سوت و کوره.

تو نيستي اينجا.واسه همين اينجا سرد و بي روحه ، نيستي کنارم که دلم تنها و پر از غمه، تو اين لحظه غروب.

اين دل بي تو هيچه ، شاديهام بي تو تمومه ، دستمو با اون دستاي مهربونت بگير ، به تو نياز دارم هميشه و همه جا، به اون دل مهربونت.

تا توهستي منم هستم تو اين دنياي خاموش.مطمئن باش که فراموشت نميکنم.

نديدم تا به حال عشق و صداقتو بجز از دل تو، نديدم تا به حال مهربوني و وفا رو جز از قلب مهربون تو.

نديدم يک قلب پاک رو جز قلب درخشان تو تا به حال.

بيا تا ثابت کنيم به همه معناي يک عشق موندگارو.

برميگرديم به سر خط ، دلتنگي منو ديوونه ميکنه تا آخر خط ، گفتم تا گفته باشم درد دلمو به تو ، يکي که بيشتر نيست تو اين دنيا ديوونه تو...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

دلم خيلي وقته که واسه کسي تنگه.خيلي وقته اين دلم بهونه گير شده.

دلم تنگه و از اين دلتنگي يه عمره چشام بارونيه وتو حسرت يکبار ديدن آفتابه.

يه عالمه درددل تو اين دل خسته من جا خوش کرده.

دلم تنگه واسه لحظه اي ديدار واسه لحظه اي ذل زدن به چشماي سياهش.

ميدوني دلم واسه کي تنگه.واسه اوني که الان پيشم نيست ولي خاطراتش با منه.بدجور دلم هواشو کرده.

تو اين حال و هوا ، تو اين لحظه هاي پر از تنهايي آرزو داشتم اون پيشم بود.

حالا که کنارم نيست احساس تنهايي ميکنم و اين دل تو حسرت يه لحظه ديدار اون ميپوسه.

اين دل بي طاقت واسه کسي تنگ شده که آتيش دلتنگي رو تو دلم نشونده اما الان کنارم نيست تا اين آتيش و خاموش کنه و همچنان اين آتيش، قلبم و مي سوزونه.

خيلي وقته دلتنگ کسي ام.خيلي وقته دلم هواي کسي رو کرده.

به کي بگم درد اين دل و ، من که به جز اون همدلي ندارم.

به کي بگم راز اين دل و، من که به جز اون همرازي ندارم.

تو کنار کي قدم بزنم ، نگاه به چشمان کي کنم ، دستان کي رو بگيرم مگه به جز اون چه کسي رو دارم.

تو اين دنياي بزرگ تنها اونه که منو دلتنگ خودش کرده.

کاش کنارم بود ، کاش تنها لحظه اي اونو ميديدم تا درد اين دل پر از نياز رو به اون ميگفتم ، درد دلتنگي هام و برايش ميگفتم.

دلم واسه کسي تنگه ، ولي اون کجاست که بدونه تو اين گوشه از اين دنيا دلي هست که تو حسرت ديدار با اون همچنان چشم به راه نشسته...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

ازغم دوری تو...
از غمت دارم ميميرم.از غم دوري تو.اين دوري رو تو خواستي.

نميدونم چرا.واسه چي.تو که ميخواستي بري و منو تو غم دوريت بزاري چرا اومدي.

اومدي که بري و با رفتنت چي رو ثابت کني.

نميدونم چرا.ولي حسي بهم ميگه تو بر ميگردي.
 
راستي کجايي ببيني که از غم دوريت برق چشام خاموش شده.

کجايي ببيني که تموم روزام فقط به انتظار کشيدن مي گذره انتظار و انتظار و انتظار که شايدم هرگز تموم نشه.

ديگه نمي تونم تحمل کنم همه چي و همه جا بوي تو رو ميده واسم.

هرچي رو که نگاه مي کنم يه ردي از تو توش مي بينم همه لحظه هاي من شده به تو فکر کردن و تو خيال با تو حرف زدن.

من تو روياي خودم با تو زندگي مي کنم رويايي که وقتي با يه تلنگري مي شکنه و منو  به خودم مياره همه غمهاي دنيا رو سرم خراب مي شه.

شبها  خيلي دير به خواب مي رم ، اما زود به رختخواب ميرم.

توي تاريکي راحت ترمي تونم به تو فکر کنم وبدون نگراني از ديده شدن اشکام مي تونم اجازه بدم که از چشام روي صورتم سرازير بشن.

خلاصه بدجور دلتنگ تو داغونم از رفتنت.

کاش ميشد واسه يه بار که شده بياي و منو از غم دوريت در بياري.

کاش ميشد.

راستي چقد اي کاش تو زندگيم زياد شده.

همش مال غم دورته.

ازغم دوري تو همدم پيمانه شدم...

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

اينک که تو در کنارم نيستي درد دلم را به چه کسي بگويم؟

دلم در حسرت ديدار با تو است ، ديداري که شايد دلم دوباره اميدوار به زندگي شود.

تو اي تمام هستي ام بدان که ديدن تو برايم تبديل به يک خواب و رويا شده است.

شايد دوباره و يا شايد هرگز.

به اميد ديدن دوباره تو به انتظار نشسته ام و دلم را به فرداي با هم بودنمان خوش کرده ام.

اگر زنده ام به اميد رسيدن به تو زنده ام.

اي هواي زنده بودنم شعار است که ميگويم ستاره ها را از آسمان برايت ميچينم.

و يا خورشيد را با شبهايت آشتي ميدهم.

شعار است که ميگويم به اندازه يک دريا براي تو اشک ريختم.

اما اين که ميگويم بدون تو حتي يک لحظه هم نميتوانم زندگي کنم شعار نيست.

يک حقيقت تلخ است که شايد باور کردنش براي آنان که طعم عشق را نچشيده اند سخت و دشوار باشد.

اما من يک ديوانه ام ، من هماني هستم که دل به دريا زده ام.

دل به دريايي که يا در آن غرق ميشوم يا با تو به ساحل خوشبختي ها ميرسم.

حالا که با تو در اين دريايي که هر لحظه ممکن است طوفاني شود همسفر شده ام.

بيا تو براي من قايقي شو و من براي تو يک مجنون.

به من محبت برسان که دلم مثل يک کوير شده است که در حسرت يک قطره باران است.

وقتي تو نيستي انگار من نيز نيستم ، تو که باشي من هستم.

و تو هستي و يک دنيا خوشبختي.

دل من يک دل کهنه است ، دلي که بارها زير پاهاي بي وفايان له شده.

شکسته شده و بي احساس شده است اما از لحظه اينکه تو را ديد دوباره يک دل عاشق و پر اميد شد.

پس کاري نکن دوباره اين دلم شکسته شود.

که اگر اينبار شکست ديگر هيچ اميدي به آن نيست.

با تو زنده ام ، بي تو ميميرم ، دور از تو پريشانم ، در کنار تو شادابم.

پس اي عزيز راه دورم با من باش ، و تا ابد دوستم داشته باش..

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

بچه ها دلم خیلی این روزا گرفته. خیلی خسته و داغونم

زیاد عادت ندارم تو وبلاگم درد و دل کنم چون نمی خوام دوستامو ناراحت کنم

اما انقد دلم گرفته بود نمی دونم چرا دوست داشتم واسه یه بارم شده توی وبلاگم با همتون حرف بزنم

و ازتون بخوام واسم دعا کنین

مشکلاتم زیاده

بچه ها دلم می خواد فقط گریه کنم تا شاید یه کم آروم بشم

اما گریه هم دیگه آرومم نمی کنه و این خیلی درده واسه من
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کمکم کن
 

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
   
 

اسمش را میگذاریم؛ دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
.
.
خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند...
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد
وقت میگذارد برایم، وقت میگذارم برایش
.
.
نگرانش میشوم
دلتنگش میشوم
.
.
وقتی در صحبت هایم، به عنوانِ دوست یاد میشود
مطمئن میشوم که حقیقی ست
.
.
هرچند کنار هم نباشیم هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتي و شادي آرزو دارم
هرکجا که باشد
--------
همه شما دوستانم در دنیای مجازی رو دوست دارم

 
 
 |    نوشته شده توسط khazanp
 
http://up.iranblog.com/images/1lehs60y79hyqmrt5oc.jpg

javahermarket

 

pctfx3.3

Lonely Girl Template

Interactive Multimedia CD Catalogue گروه طراحي چندرسانه اي وبلاگ رسانه گشت و گذار در دنياي رسانه هاي ديجيتال Medium Blog - Digital Media World قالبهاي رايگان سايت و وبلاگ Advanced Persian Blog Templates

اطلاعات مربوط به كارگاه طراحي قالب: Professional Web Site Design Center Template Design Workshop, دانلود قالب هاي وبلاگ Template Design Workshop, جزئيات قالب هاي رايگان Template Design Workshop, وبلاگ كارگاه طراحي قالب Template Design Workshop, جستجوي قالب هاي وبلاگ Template Design Workshop, تماس با كارگاه طراحي قالب Template Design Workshop, درباره كارگاه طراحي قالب

اطلاعات مربوط به گروه طراحي چندرسانه اي: Web Development Department - Multimedia Design Group , بخش توسعه وب - گروه طراحي چند رسانه اي Web Designing Department - Multimedia Design Group , بخش طراحي وب - گروه طراحي چند رسانه اي Multimedia Designing Department - Multimedia Design Group , بخش طراحي چند رسانه اي - گروه طراحي چند رسانه اي Blog - Multimedia Design Group , وبلاگ - گروه طراحي چند رسانه اي

اطلاعات مربوط به تكنوراتي: pictofxt Farsi Blog برنامه نویسی تحت وب

ثبت سایت دامنه فارسی لینوکس سرور